حدیث نور

سیاسی -مذهبی

۵۹ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۵ ق.ظ

صلح امام حسن(ع)

مادر ورای صلح امام حسن (ع) قیام خونین امام حسین(ع)راداریم هرچند امام مجتبی بنا به مصلحت آن روز که سرداران وسربازان با پول معاویه خریداری شده بودند واگر جنگ راادامه می داد اندک یاران خودرانیز از دست میدادومجبور به صلح گردید اما باپایان یافتن عمر نحس معاویه که طرف قرارداد امام حسن(ع)بود میبینیم که امام حسین (ع)دست به شمشیر می برد ویاران خود را به قربان گاه عشق میبرد تا راهی که برادرش آغاز کرده به پایان برساند پس پایان راه صلح ریخته شدن خون است برای برپا ماندن اسلام ناب

حالا اگر صحبت ازصلح امام حسن(ع)میکنیم باید منتظر وآماده قیام حسینی هم باشیم  نه آنکه فقط برطبل اعتدال وتدبیر وصلح وسازش بکوبیم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۱۱:۱۵
رضا صادقی
پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ق.ظ

دبه جدید آمریکا

واکنش ایران چیست؟
آمریکا و هم پیمانان غربی آن در جریان مذاکرات باز دبه درآورده اند و می گویند بخشی از تحریم های شورای امنیت علیه ایران نباید لغو شود.

صراط: در حالی که در مقدمه توافق ژنو به صراحت تاکید شده بود که راه حل جامع (برجام) باید «به رفع همه جانبه تمامی تحریم‌های شورای امنیت» بیانجامد، آمریکایی ها و هم پیمانان غربی آنها طی یکی دو روز اخیر با برداشته شدن بخشی از تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران مخالفت می کنند. 

به طور مشخص، آمریکایی ها بر خلاف نص صریح توافق ژنو درباره لغو تحریم های هسته ای، می گویند حاضر به پذیرفتن لغو قطعنامه 1747 شورای امنیت سازمان ملل که به بهانه برنامه هسته ای، خرید و فروش تسلیحات متعارف توسط ایران را تحریم کرده بود، نیستند. 

قطعنامه 1747 کاملا مرتبط با برنامه هسته ای ایران صادر شده است و اگر درباره ماهیت چندجانبه دیگر تحریم ها تردیدی وجود داشته باشد، درباره صرفا هسته ای بودن این قطعنامه هیچ تردیدی نیست. مذاکره کنندگان ارشد کشورمان طبق توافق اولیه در ژنو بارها تاکید کرده اند که همه قطعنامه های مرتبط با هسته ای شورای امنیت باید لغو شود. اما یک دیپلمات ارشد غربی به خبرنگاران گفته است که «برداشته شدن این تحریم اصلا محل بحث نیست»، یک دیپلمات دیگر به رویترز گفته است «ایرانی ها می خواهند تحریم موشک های بالستیک لغو شود. انها می گویند دلیلی ندارد که این ماجرا به بحث هسته ای مرتبط شود، اما پذیرش این دیدگاه سخت است و از جانب ما هیچ اشتیاقی برای این امر وجود ندارد».

نکته جالب توجه این است که غربی ها طی یک عملیات روانی، یک موج قدرتمند رسانه ای ایجاد کرده اند و بدون اشاره به اینکه تحریم تسلیحاتی شورای امنیت به قطعنامه 1747 مربوط می شود و جزو تعهدات غرب بوده است که این قطعنامه لغو شود، می گویند ایران در اقدامی زیاده خواهانه، خواهان برچیده شدن تحریم های تسلیحاتی نیز هست و غرب قبول نمی کند. خبرگزاری آسوشیتدپرس تصریح کرده است که «روسیه موافق برداشته شدن این تحریم است اما آمریکا مخالفت می کند».

غربی ها تاکنون تقریبا در همه سطوح توافق سعی کرده اند مطالبات غیرمعقولی از ایران طرح کرده و در مقابل، مطالبات منطقی ایران را نپذیرند. بازرسی از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان، محدودسازی تحقیق و توسعه، تعلیق برخی تحریم ها به جای لغو تمامی آنها، موکول کردن همان تعلیق تحریم ها به اجرای یکجانبه تعهدات از جانب ایران و اخیرا عدم لغو قطعنامه تحریم شورای امنیت از جمله این موارد است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۹:۲۷
رضا صادقی
پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۵ ق.ظ

قیاس مع الفارق

کدام فرماندهان ما خودشان را فروخته‌اند
آیا شرایط کنونی با دوران صلح امام حسن(ع) کمترین شباهتی دارد؟ کدامیک از فرماندهان -نستجیر‌بالله- خود را به دشمن فروخته اند؟!
صراط: حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان با عنوان «سه کلمه حرف حساب!» نوشت:

حرف اول: پنج‌شنبه گذشته، آقای دکتر روحانی در ضیافت افطار با استانداران و معاونان‌ وزرا، که همزمان با سالروز میلاد حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود، شرایط کنونی کشورمان را با دوران امام حسن(ع) مقایسه کرد و بی‌آن که برای این مقایسه، دلیل و سند و نمونه‌ای ارائه کند از صلح آن حضرت به عنوان الگویی یاد کرد که می‌تواند برای این روزهای کشورمان نیز کارساز و گره‌گشا باشد.

آقای رئیس‌جمهور گفت: امام حسن(ع) تصمیمی گرفتند که مقام معظم رهبری از آن با عنوان نرمش قهرمانانه یاد کردند. زمانی که امام مجتبی(ع) تصمیم به صلح گرفتند، یکی از یاران امام علی(ع) پیش ایشان آمد و گفت؛ ای‌کاش من مرده بودم و این منظره را نمی‌دیدم. امام در پاسخ وی گفت؛ وقتی دیدم اکثریت مردم این - صلح با معاویه- را می‌خواهند، نخواستم چیزی که مردم نمی‌خواهند بر آنها تحمیل شود... امام مجتبی(ع) آن تصمیم سخت را اتخاذ کردند و ما هم باید راه و مسیر امام مجتبی(ع) را دنبال کنیم»!

درباره اظهارات جناب روحانی گفتنی است:

الف: در این که صلح امام حسن علیه‌السلام با توجه به شرایط آن زمان، عاقلانه‌ترین و شجاعانه‌ترین تصمیم بوده است، جای کمترین تردیدی نیست ولی با عرض پوزش مقایسه آقای رئیس‌جمهور در هر دو بخش «مفهوم» و «مصداق» نابجا و از نوع قیاس‌مع‌الفارق است.

در دوران امام حسن علیه‌السلام تقریباً تمامی سرداران سپاه ایشان، با تطمیع و تهدید معاویه، اردوگاه حضرت را ترک کرده و به دشمن پیوسته بودند و از سوی دیگر مردم در آن زمان نیز به دلیل بی‌بصیرتی و فریب‌خوردگی، دست از حمایت امام مظلوم‌ما(ع) کشیده و یا جانب بی‌تفاوتی برگزیده بودند. آیا شرایط کنونی ایران اسلامی با آن‌ دوران کمترین شباهتی دارد؟ کدامیک از فرماندهان و سرداران سپاه و ارتش و بسیج -نستجیر‌بالله- خود را به دشمن فروخته و میدان را به نفع حریف ترک کرده‌اند؟! آنان که اگر اجازه ولی امر مسلمین و فرمانده کل ‌قوا را واجب نمی‌دانستند، تاکنون هزاران بار بر دشمن تاخته بودند و به قول حضرت آقا، برای جنگیدن با دشمنان لحظه‌شماری می‌کنند و چه وصف‌الحال است این بیت که در حماسه بی‌نظیر 9 دی زیرتصویر حضرت آقا نقش بسته بود؛

این گردبادهای به غیرت درآمده

تسلیم رهبرند که طوفان نمی‌کنند

و از سوی دیگر باید از جناب روحانی پرسید حضرتعالی از کدام مردم سخن می‌گویید؟ مگر حضور حماسی و ایثارگرانه ملت را در تمامی روزهای حادثه شاهد نبوده‌اید؟ و مگر عبور آنها از عقبه‌های سخت و نفس‌گیر را مشاهده نفرموده‌اید؟!

آمیختگی‌ شور و شعور توده‌های میلیونی مردم در تشییع اخیر شهدای غواص را چگونه با دوران امام حسن(ع) قابل مقایسه می‌دانید؟! کاش می‌دانستید چه غلغله‌ای است از مراجعه جوانان برای اعزام به جبهه‌های نبرد علیه تکفیری‌ها و صهیونیست‌ها و سعودی‌ها و ...؟! و کاش می‌دیدید راضی کردن آنها به بازگشت و ... تا چه اندازه‌ برای فرماندهان سپاه و ارتش و بسیج سخت و دشوار است و...

خدا بر درجات امام راحلمان(ره) بیفزاید که می‌فرمودند «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده‌های میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند.»

ب: بسیار بعید است که جناب رئیس‌جمهور از واقعیت جامعه امروز ایران و شیفتگی توده‌های مردم به اسلام و انقلاب بی‌خبر باشند. بنابراین مقایسه مورد اشاره و نتیجه‌گیری از آن را با چه منظوری پیش‌ کشیده‌اند؟ مردم این مرز و بوم که از ایستادگی و مقاومت خود اطمینان دارند و مقایسه جناب رئیس‌جمهور را اشتباه فاحش می‌شمارند و از سوی دیگر، دشمنان بیرونی هم، ملت مسلمان و مقاوم ایران را می‌شناسند و آقای رئیس‌جمهور می‌داند که آنها نیز تحلیل ایشان را باور نخواهند داشت. پس چه ماجرایی در پیش است که دکتر روحانی را به ارائه این تفسیر و مقایسه غلط کشانده است؟

با عرض پوزش از رئیس‌جمهور محترم، مقایسه یاد شده به این تردید دامن می‌زند که ایشان در چالش هسته‌ای چاره‌ کار را تن دادن به باج‌خواهی دشمن دیده‌اند و برای توجیه آن، پای امام حسن علیه‌السلام را به میان کشیده‌اند! همین جا گفتنی است که مراجعه به تاریخ، اگر برای «شبیه‌سازی»! باشد، نه فقط خطا، بلکه خطرناک است اما چنانچه این مراجعه برای «شبیه‌یابی» باشد، نام آن عبرت‌گیری و درس‌آموزی خواهد بود، که متاسفانه باید گفت؛ مقایسه جناب رئیس‌جمهور بی‌آنکه بخواهند یا بدانند، از نوع اول است.

کاش آقای روحانی فقط یک مرور گذرا بر متن پیمان صلح امام حسن(ع) نیز  داشتند و آن را با توافق‌نامه‌‌های ژنو و لوزان مقایسه می‌کردند و سپس درباره صلح آن امام بزرگوار اظهارنظر می‌فرمودند.

حرف دوم: آقای دکتر علی لاریجانی، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، پنج‌شنبه شب گذشته در مراسم تجلیل از صنعتگران و معدن‌کاران نمونه استان قم به روند مذاکرات هسته‌ای اشاره کرد و ضمن تقدیر از تلاش تیم مذاکره‌کننده کشورمان و یادآوری حمایت کم‌نظیر رهبر معظم انقلاب از آنان گفت؛ «متأسفانه برخی افراد احساس وظیفه‌ شرعی به آنها دست داده و در جلساتی سخنانی می‌گویند که بسیاری از این سخنان غلط است».  آقای لاریجانی خطاب به منتقدان گفت؛ «شما اگر خودتان مشکل دارید، لازم نیست پشت سر رهبری مخفی شوید».

آنجا که آقای لاریجانی از برخی نقدهای توأم  با اهانت یاد می‌کنند، حق با ایشان است، ضمن آن که اینگونه نقدها دامنه وسیعی ندارند و مخصوصا بعد از تذکرات حضرت‌آقا نمونه قابل ملاحظه‌ای از آن گزارش نشده است. و در هر حال، این سخن دقیقی است که تمجید رهبر معظم انقلاب از تیم هسته‌ای باور و اعتقاد ایشان است و تخطی از آن نه شرعی است و نه عاقلانه و صد البته، شایسته ملامت و اعتراض. اما در اظهارات جناب لاریجانی دو نکته دیده می‌شود که می‌تواند گمراه‌کننده باشد.

الف: رئیس ‌محترم مجلس شورای اسلامی می‌فرمایند منتقدان «پشت سر رهبری مخفی می‌شوند»! که باید گفت؛ استناد به نظرات رهبر معظم انقلاب در نقد بخش‌هایی از روند مذاکرات هسته‌ای، فقط هنگامی ناشایسته است که اینگونه استنادها با واقعیات همخوانی نداشته باشند مانند آن که نظری به حضرت آقا نسبت داده شود که نظر و دیدگاه ایشان نباشد و یا خدای نخواسته از استناد به نظرات حضرت ایشان، به عنوان یک بهانه برای اهانت به تیم محترم مذاکره‌کننده استفاده شود که هر دو حالت ناپسند و درخور ملامت خواهد بود. اما، نظرات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، می‌تواند و باید ملاک ارزیابی مواضع و عملکرد تیم و یا روند مذاکرات باشد و در این صورت استناد به آن نه فقط مذموم و ناپسند نیست بلکه نشانه پیروی از رهبر انقلاب است و متهم کردن منتقدان به پنهان شدن پشت سر رهبری که در اظهارات آقای لاریجانی آمده است، درخور ملامت و اعتراض است و بسیار خطرناک و گمراه‌کننده. زیرا مفهوم و ترجمان دیگر این بخش از اظهارات آقای لاریجانی- بی‌آن که بخواهند- این است که هیچکس حق ندارد از نظرات رهبر معظم انقلاب به عنوان ملاک و میزان برای ارزیابی مواضع و عملکرد این و آن و از جمله مسئولان نظام، استفاده کند! نتیجه این دیدگاه، بی‌آن که ایشان بخواهند دور کردن منتقدان و در مقیاس وسیع‌تر، دور کردن مردم از فصل‌الخطاب دانستن نظرات و رهنمودهای رهبری معظم انقلاب خواهد بود.

ب: آقای لاریجانی خطاب به منتقدان می‌گوید «رهبر انقلاب صراحتا فرموده‌اند که حرف من در همه جا یکی است و هیئت مذاکره‌کننده هسته‌ای افرادی متدین، متعهد، شجاع و غیور هستند، پس مشخص است که حرف‌های شما با سخنان رهبری یکی نیست»!

رئیس محترم مجلس در این بخش از اظهارات خود نیز- باز هم به طور ناخواسته- مرتکب خطای فاحش دیگری شده است. زیرا تعهد و دیانت و امانت‌داری تیم هسته‌ای که رهبر معظم انقلاب با اصرار کم‌نظیری بر آن تاکید ورزیده‌اند، نشانه و شاخصه‌های سلامت تیم است و نه میزان و شاخص برای ارزیابی نتیجه مذاکرات و اگر اینگونه نبود، ترسیم خطوط قرمز از سوی حضرت آقا ضرورتی نداشت. بنابراین نمی‌توان و نباید، این دو موضوع جداگانه را در هم آمیخته و با استناد به سلامت و امانت‌داری تیم هسته‌ای، نتیجه گرفت  هرگونه توافقی که از جانب آنان به دست می‌آید قابل قبول بوده و همان «توافق خوب» خواهد بود!

حرف سوم: رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر مسئولان، برخی از اصلی‌ترین خطوط قرمز نظام در چالش هسته‌ای پیش‌روی را برشمردند و سوال این است که در این میان، چه کسانی مخاطب ایشان بوده‌اند که ترسیم خطوط قرمز یاد شده برای آنان ضرورت داشته است؟

الف: به یقین و بدون کمترین تردید می‌توان گفت تیم هسته‌ای کشورمان تنها مخاطب حضرت آقا نبوده‌اند. چرا که ایشان در همان جلسه می‌فرمایند؛ «آنچه رهبری در جلسات عمومی می‌گوید عینا همان مسائلی است که در جلسات خصوصی به رئیس‌جمهور و دیگر مسئولان ذیربط می‌گوید».

ب: تیم‌های مذاکره‌کننده حریف یعنی کشورهای 5+1 هم نمی‌توانند، تنها مخاطب رهبر معظم انقلاب باشند، زیرا این خطوط قرمز در جریان مذاکرات به اطلاع آنها رسانده شده است.

ج: اکنون به وضوح می‌توان نتیجه گرفت که تمامی ملت و مخصوصا صاحبنظران و کارشناسانی که در تیم هسته‌ای کشورمان حضور ندارند نیز مخاطب سخن حضرت‌آقا بوده و هستند و ایشان اصرار داشته‌اند که این طیف هم از خطوط قرمز ترسیم شده باخبر باشند. اما، چرا؟! آیا پاسخ غیر از این است که صاحبنظران بیرون از تیم هسته‌ای نیز ملاک و میزان لازم برای ارزیابی روند مذاکرات را در اختیار داشته و بتوانند «خوب» یا «بد» بودن توافق احتمالی را تشخیص بدهند؟

پایان سخن این که تنها ملاک و میزان برای ارزیابی توافق احتمالی، انطباق کامل آن با معیارهایی است که حضرت آقا در قالب «خطوط قرمز» ترسیم کرده‌اند و بهانه‌هایی نظیر، همخوانی شرایط امروز کشور با دوران امام حسن علیه‌السلام - که قیاس مع‌الفارق است- و توصیه به کنار آمدن با دشمن که اولا از ساحت مقدس حضرت امام حسن(ع) به دور است و ثانیا انحراف از مسیری است که آن حضرت پیموده‌اند، نمی‌تواند نگاه مردم را از «توافق خوب» دور کند. و برخلاف آنچه جناب لاریجانی مطرح کرده‌اند، استناد به نظرات حضرت آقا برای ارزیابی روند مطلوب مذاکرات و توافق احتمالی پس از آن، نه فقط پنهان شدن پشت سر رهبری نیست، بلکه پیروی جانانه از نظرات حضرت ایشان است و...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۹:۲۵
رضا صادقی
پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۸ ق.ظ

میدان داران فتنه 18تیر 78

میدان‌داران غائله‌ ۱۸ تیر که خود را دانشجو و سردمدار جنبش دانشجویی مسلمان جا می‌زدند، هم‌اکنون در کدام جبهه و کشور قرار دارند؟ براستی در خدمت ملت و دوستان این ملت هستند یا دشمنانشان؟

به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، 7تیر ماه 78 است که نشریه‌ای آمریکایی از رودررویی جناح‌های سیاسی در ایران می‌گوید و در همین روزها برخی شخصیت‌های غربی کدهایی از براندازی و فعال شدن بدخواهان نظام در روزهای آینده می‌دهند، پس از پایان تیرماه دیگر براحتی می‌توان از این کدها رمزگشایی کرد.

هر چند سخن گفتن در مورد تمام زوایای پیدا و پنهان حادثه‌ کوی دانشگاه تهران نیازمند تحقیقات و مطالعات وسیع است اما پرداختن به موارد آشکار، مهم و اصلی آن تحلیلی صحیح را ممکن می‌سازد.  آن‌چه مسلم است تحلیل این واقعه در فضای رسانه‌ای و سیاسی دوران پس از دوم خرداد است. دورانی که پس از دوران سازندگی حاصل شده است و طیفی بر مسند قدرت تکیه زده است که دوران قبل از خود را با خفقان و انتقادناپذیری ناشی از تفکر دولت حاکم توصیف می‌کند و بر همین اساس همه‌چیز را با معیاری به‌نام آزادی و انتقاد و در قالب اصلاحاتِ آن‌چه خود نمی‌پسندد، می‌سنجد. غافل از این‌که تعریفی مشخص از آزادی، نقد و انتقاد و به‌طور کلی اصلاحات ارائه کند که هرگز نیز چنین نکرد.

*روزنامه‌های زنجیره‌ای و زمینه‌سازی برای فتنه 18 تیر

در همین فضای سیاسی حاصل است که رسانه‌های نوشتاریِ سلسله‌واری شکل می‌گیرند که اکثرا با حمله بر گذشته و سنت‌ها و نهادهای حاکمیتی خاص بنا نهاده می‌شوند. دانشگاه‌ها که با وجود عملکرد دولت قبل در ایجاد بی‌نشاطی و دور کردن دانشگاه از سیاست و بینش سیاسی (که سبب تعبیر انتقادی تند مقام معظم رهبری می‌شود) تشنه‌ فضای بازتری است، مورد سوء استفاده‌ سیاسیون وقت قرار می‌گیرد و شعارها و نشست‌های ساختارشکن با سردمداری تشکلی خاص به اوج می‌رسد.

این فرآیند به‌گونه‌ای است که برخی تشکل‌ها از جایگاه استقلال تشکیلاتی و شعارهای استکبارستیزی، استقلال و عدالت‌خواهی، ظلم‌ستیزی و آرمان‌گرایی خود عقب می‌نشینند و بیش‌تر شبیه پیاده نظامی می‌شوند که سخنگوی جریان تندروی سیاسی خاصی در دانشگاه قلمداد می‌شوند.

برخی افراد حاضر در دولت و صد البته احزاب حامی آنان هر حرکت و اقدام و سخنی از جناح مقابل و یا نهادهای خاص حاکمیتی را به تهدید آزادی، دیکتاتوری، مخالفت با روح دموکراسی، مخالفت با توسعه‌ سیاسی و مواردی از این دست ارتباط می‌دهند. در چنین شرایطی است که تابستان 1378 آغاز می‌شود.

*کدهای بیگانگان برای داشتن تابستانی داغ در تهران

گذشته از کدهایی که بیگانگان از تابستان داغ 78 می‌دادند که ذکر آن در ابتدای نوشته رفت، کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم طرحی را با عنوان اصلاحیه‌ قانون مطبوعات پیگیری می‌کند که برخی از موارد آن مربوط به ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی عوامل بیگانه، جاسوسان و وابستگان رژیم طاغوت، مقابله با افراد دولتی و غیردولتیِ مجبور کننده‌ مطبوعات به انتشار یا عدم انتشار مطلب یا مقاله‌‌ مورد نظر بود.

بر همین اساس در 13 تیرماه روزنامه‌های زنجیره‌ای نسبت به طرح این اصلاحیه در مجلس هشدار می‌دهند و در اقدامی عجیب در 15 تیرماه یک روز مانده به طرح اصلاحیه در صحن علنی مجلس، روزنامه‌ سلام با ادعای دسترسی به اطلاعاتی خاص و انتشار آن‌ها سعی دارد تا مسیر بررسی طرح اصلاحیه‌ قانون مطبوعات را از روند طبیعی خود خارج کند.

پس از توقیف روزنامه‌ سلام، عده‌ای در روزنامه‌های زنجیره‌ای با مستمسک قرار دادن این واقعه، سعی در القای ناامنی و سلب آزادی در جامعه را دارند و با تیترهایی جهت‌دار مانند «دانشجویان ساکت نخواهند نشست» و یا «زمان، حامل حوادث خشونت بار است»، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی» گویی سعی در هدایت یا ایجاد سناریویی خاص را دارند.

اولین تجمع به بهانه‌ توقیف روزنامه‌ سلام به‌ صورت شبانه در کوی دانشگاه تهران صورت می‌گیرد اما با مدیریت نادرست و سیاسی جناح حاکم، از همان ساعات ابتدایی، تجمع به خارج از کوی کشیده می‌شود و در کمال تعجب در ادامه، شعارها و خواست‌هایی مطرح می‌شود که پایه‌های اقتدار نظام را نشانه می‌رود و در هیبت یک طرح براندازی ظاهر می‌شود.

فرآیندی که دیگر در قالب یک اعتراض صنفی و یا اعتراض به بهانه‌ توقیف یک نشریه قابل تفسیر نیست و حکایت از پشت‌پرده‌ای وسیع برای مقابله با نظام و نهادهای حاکمیتی دارد. در این میان، مدیریت و سخنرانی و پیام تاریخی مقام معظم رهبری در مورد این واقعه که منجر به حماسه‌ تاریخی ملت در تاریخ 23 تیرماه 78 شد، حاوی نکات مهمی است. ایشان در دیدار با جمعى از دانشجویان به همراه اقشار مختلف مردم (21 تیر 1378) به موارد مهمی اشاره می‌کنند که راهنمایی برای وقایع امروز و آینده خواهد بود:

«حرفهاى گفتنى زیاد است؛ اما مطلبى که از نظر من مهمتر از همه است و ذهن مرا مشغول کرده، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان است. این حادثه تلخ، قلب مرا جریحه‏‌دار کرد؛ حادثه غیر قابل قبولى در جمهورى اسلامى بود. حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعى - بخصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت - به هیچ وجه در نظام اسلامى قابل قبول نیست. جوانان این کشور -چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان- فرزندان من هستند و هرگونه چیزى که براى این مجموعه‌‏ها مایه اضطراب و ناراحتى و اشتباه در فهم باشد، براى من بسیار سخت و سنگین است».

*دشمن دانشجوی ما را هدف قرار داده است

مقام معظم رهبری همچنین می‌فرمایند: «حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛... غریبه‌هایى را که در لباس خودى خودشان را در همه جا داخل می‌کنند بشناسید؛... اگر بر آدم غافل ضربه‏‌اى وارد شد، اوّل کسى که مسئول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشید. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعى می‌کنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند؛ اما موفّق نشدند؛ بعد از این هم موفّق نخواهند شد. اگر یک عدّه نفوذى خواستند از فرصتى استفاده کنند و از آب گل‏ آلودى ماهى بگیرند - وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایى درست کردند و حرف‌هایى زدند- خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد؛ نه، ما اشتباه نخواهیم کرد. ما مخاطب و طرفِ خودمان را می‌شناسیم».

رهبر معظم انقلاب در همین رابطه به آقایانى که سردمداران خطوط سیاسى و گرایش‌هاى سیاسى هستند، گفتند: حالا برسید به این حرفى که ما می‌‏گوییم شما خودی‌ها وقتى سر قضایاى بیهوده این‏طور با هم درگیر می‌شوید، دشمن سوء استفاده می‌کند؛ بفرمایید، این یک نمونه؛ دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟! این مسائل را کنار بگذارید. البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند؛ اما براى کار سیاسى و درگیرى سیاسى، حدّى قائل شوید و خطّ قرمزى بگذارید».

بر اساس آن‌چه از واقعه‌ 18 تیر 78 بیان شد، اکنون می‌توان سوالاتی اساسی مطرح کرد که نیندیشیدن به آن‌ها حکم سوهانی دائمی است که روح ذهن را آزار خواهد داد و راه علاجش پی‌جویی پاسخ به این سوالات است. سوالاتی که پاسخ به آن‌ها مصداق استفاده از تجربیات گذشته برای حال و آینده است.

افراد میدانی غائله‌ 18 تیر که خود را دانشجو و سردمدار جنبش دانشجویی مسلمان جا می‌زدند، هم‌اکنون در کدام جبهه و کشور قرار دارند؟ براستی در خدمت ملت و دوستان این ملتند یا دشمنانشان؟ چه تطابقی بین عملکرد برخی سیاسیون و جناح‌های سیاسی کشور در غائله‌ 18 تیر و فتنه‌ 88 وجود دارد؟ آیا قابل پذیرش است که دست اجنبی و برخی مزدورانش در چنین وقایعی را نادیده بگیریم و همیشه به ناحق انگشت اتهام را به‌سمت نظام نشانه رویم؟

آیا ایجاد تشکل‌های دولت‌ساخته یا تحت نفوذ احزاب، زمینه‌ساز حاشیه‌سازی و سیاست‌بازی در دانشگاه‌ها نشده و نخواهد شد؟ با توجه به پیشینه‌ تاریخی موجود، این امر امکان نفوذ بدخواهان انقلاب اسلامی در بدنه‌ جنبش دانشجویی را تسهیل نمی‌کند؟ مصداق‌های عینی و امروزین حاشیه‌سازی و سیاست‌بازی در دانشگاه‌ها چه مواردی می‌توانند باشند که باید از آن‌ها اجتناب کرد؟

*سخنان روحانی در راهپیمایی مردم در 23 تیر 78

در پایان، نوشته را با بخشی از سخنرانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی حجت‌الاسلام حسن روحانی (رئیس جمهور کنونی کشورمان) در تجمع مردم تهران در حماسه‌ 23 تیر 1378 خاتمه می‌دهیم:

«مردم قهرمان، بزرگوار و شریف تهران در چند روز گذشته، مواجه با سه حادثه تلخ بوده‌اند. حادثه اول، حادثه کوی دانشگاه و هتک حرمت به مقام دانشجو بود، این حرکت غیرقانونی و خلاف اصول اخلاقی و دینی یعنی حمله به کوی دانشگاه از طرف مقام معظم رهبری، ریاست محترم جمهور، مسئولین نظام و مردم قهرمان و عزیز کشورمان بویژه مردم تهران و دانشجویان عزیز قاطعانه محکوم شد.

در کنار این حادثه، دو حادثه تلخ دیگر بوقوع پیوست، دشمنان به کمین نشسته، دشمنان فرصت‌طلب که نه ربطی به دانشگاه دارند و نه ارتباطی به دانشجویان عزیز دارند، در کنار حرکت دانشجویی، می‌خواستند سوء استفاده کنند و متأسفانه موفق به سوءاستفاده هم شدند. افراد شرور، افراد وابسته به گروهک‌های سیاسی ورشکسته و منزوی در جامعه ما، مزدوران و وابستگان به قدرت‌های خارجی از این فرصت خواستند سوء استفاده کنند، البته این گروهک‌ها ماه‌ها در انتظار یک فرصت مناسب بودند و فکر کردند این مقطع فرصت مناسبی برای اهداف شوم و پلید آنهاست.

یک حادثه تلخی که با حرکت این عناصر فاسد رخ داد، حرمت‌ شکنی بود. شما می‌دانید دشمن برای اینکه در مردم ایجاد یأس کند و در مردم ایجاد تردید نماید و برای آینده زمینه‌سازی کند، سنگ زیرین بنای انقلاب را مورد تهاجم قرار داد و با شکستن حرمت و تقدس ارزش‌های انقلابی، ارکان نظام و بویژه رکن رکین انقلاب یعنی حریم مقدس ولایت خواست راه را برای توطئه‌های بعدی آماده نماید.

حادثه تلخ سوم، حمله به اموال عمومی، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم، برهم زدن آرامش و امنیت، سلب آسایش از مردم، آزار مردم و حتی دستبرد به اموال شخصی و اهانت و تعدی به مردم بود. در کدام کشور جهان، حرکت‌های آشوب‌طلبانه این چنین تحمل می‌شود، براستی در کدام کشور جهان، حرکت‌های آشوب‌طلبانه این چنین تحمل می‌شود؟»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۹:۱۸
رضا صادقی
پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۶ ق.ظ

آقایی آمریکا

افسران - مومن عزیز است...
seyyedvahid53اگر ایمان پیشه کنیم دشمن در نظرمان حقیر است...فکر آقایی امریکا...ایمان داشتن به کدخدایی کدخدا! یعنی شروع ریزش کوه ایمان...و ریزش ایمان یعنی از دست دادن همه چیز...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۹:۱۶
رضا صادقی
پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۹ ق.ظ

بعلی ابن موسی

دلم لـــــڪ زده... مشهـد... نیـمہ هـای شـب... روبروی ایـوان طـلـا... روے فرشهاے دوسـت داشتـنی صـــــحـن... خـیره بہ گُنـبد طـلـا... نَسیـم خُـنـڪ .... و اشـڪ.... اشــڪ..... اشـــڪ..... .... و یک عقده.... خوش به حالت ڪبوتر...

افسران - دلم لـــــڪ زده...
مشهـد...
نیـمہ هـای شـب...
روبروی ایـوان طـلـا...
روے فرشهاے دوسـت داشتـنی صـــــحـن...
خـیره بہ گُنـبد طـلـا...
نَسیـم خُـنـڪ ....
و 
اشـڪ....
اشــڪ.....
اشـــڪ.....
....
و  یک عقده....

خوش به حالت ڪبوتر...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۸:۵۹
رضا صادقی
پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۷ ق.ظ

حب علی

لسلام علیک یا علی ابن ابیطالب علیه السلام

افسران - السلام علیک یا علی ابن ابیطالب علیه السلام
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۸:۵۷
رضا صادقی
شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۲ ب.ظ

مهاجرانی در bbc

۲۵ دی ماه سال ۱۳۸۸ بود که گروه ۵ نفره عطاءالله مهاجرانی، محسن کدیور، اکبر گنجی، عبدالعلی بازرگان و عبدالکریم سروش، به عنوان «اتاق فکر جنبش سبز» اعلام موجودیت کردند.

به گزارش پایگاه 598 به نقل از مجله مهر، انتشار اسناد محرمانه دربار آل سعود در روزهای گذشته، موج گسترده ای از واکنش های مختلف به این اسناد را در پی داشته است.

 

سایت ویکی لیکس چند روز قبل بیش از ۶۰ هزار سند را منتشر کرد که اغلب با سربرگ وزارت خارجه عربستان سعودی هستند و برخی با علامت "محرمانه" یا "فوری" نشانه‌گذاری شده‌اند.بخش عمده این مدارک، نامه‌های اداری، تلگراف‌ها و ایمیل‌هایی به زبان عربی است که از سفارت خانه‌های عربستان سعودی در نقاط مختلف جهان و یا دیگر ادارات دولتی در این کشور ارسال شده‌اند و با نگاهی به این اسناد می توان دریافت که جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان در کانون مکاتبات دیپلماتیک سری سعودی ها قرار داشته و رژیم سعودی برای تحقق اهداف و برنامه های خود، سیاست مهار و بی طرف سازی رسانه ها و سیاستمداران را از طریق خریدن، وسوسه ، جذب و یا تهدید کردن و باجگیری در دستور کار قرار داده است.

 

اما در این میان یکی از کلیدی ترین اسناد منتشره ویکی لیکس، مربوط به تامین هزینه تحصیل فرزند عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد دوران اصلاحات و سر شاخه های رسانه ای ضد انقلاب در سالیان اخیر از سوی دربار آل سعود بوده است.

 

در سند منتشر شده توسط ویکی‌لیکس آمده که در اوایل سال ۲۰۱۲ چکی به مبلغ بیش از ۱۶ هزار پوند برای تأمین بخشی از هزینه های تحصیلی فرزند آقای مهاجرانی صادر شده است. سایت ویکی لیکس اعلام کرده که مجموعه بزرگی شامل بیش از نیم میلیون سند دیپلماتیک عربستان سعودی را به تدریج منتشر خواهد کرد.

 

 

 

عطاءالله مهاجرانی کیست؟

عطاءالله مهاجرانی نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، معاون پارلمانی اکبر هاشمی رفسنجانی و وزیر ارشاد دولت اصلاح طلبان، در سال 1383 پس از افشای سوء استفاده وی از زنان و دختران در مرکز گفتگوی تمدن ها، به خارج از کشور گریخت و به عنوان سرپل های رسانه ای ضد انقلاب مشغول به فعالیت شد.

 با شروع انتخابات ریاست جمهوری دهم او این بار در قامت یکی از حامیان میرحسین موسوی در رسانه ها حضور یافت.

25 دی ماه سال 1388 بود که گروه 5 نفره عطاءالله مهاجرانی، محسن کدیور، اکبر گنجی، عبدالعلی بازرگان و عبدالکریم سروش، به عنوان "اتاق فکر جنبش سبز" اعلام موجودیت کردند و این مأموریت آنان از سوی موسوی، خاتمی و کروبی نیز تکذیب نشد.

مهاجرانی در ایام فتنه 88 علاوه بر عضویت در حلقه 5 نفره لندن و قلم فرسایی در سایت جرس، با شبکه بی بی سی فارسی نیز همکاری تنگاتنگی را برقرار کرد؛ البته برخی اسناد هم حاکی از حضور وزیر مستعفی دولت اصلاحات در جلسات میز ایران سرویس جاسوسی خارجی انگلیس MI6 است.

 

شاهکار مهاجرانی طرح وی برای تکرار 9 دی از طرف فتنه گران بود که در آستانه 22 بهمن 88، به مخالفان و فتنه‌گران پیشنهاد کرد تا برای جلوگیری از خلق حماسه دیگری همچون 9 دی، در روز 22 بهمن با مخفی کردن چماق‌های خود در زیر پالتوها، به میدان آزادی بیایند و با تصرف آن میدان، انقلابی! را خلق کنند؛ این ایده مهاجرانی به حدی خیال پردازانه بود که گروه‌های مختلف اپوزیسیون از همان ابتدا به تمسخر مهاجرانی و طرحش پرداختند.

 

نگاهی به سابقه روابط ارگانیک مهاجرانی و آل سعود:

 

معاون پارلمانی رئیس دولت سازندگی با استفاده از روابط حسنه دولت های سازندگی و اصلاح طلبان با رژیم آل سعود، توانست با مسئولان آن کشور از سال های قبل ارتباط برقرار نماید که این روابط پس از تبدیل وی به یک عنصر ضد انقلاب، نقشی فراتر از یک دوست صمیمی را برای خاندان سلطنتی سعودی ایفا می کند.

 

برگزاری جشن های پادشاهی آل سعود با عنوان "الجناردیه" در سفر سال 1390 به یک رسوایی بزرگ برای مهاجرانی تبدیل شد. وی که در روزهای نخست اعلام حضورش در این جشن ها اقدام به تکذیب سفر به عربستان نمود، اما با انتشار فیلم حضور وی در این مراسم، وزیر محبوب اصلاح طلبان بدون اشاره به تکذیبیه سابق خود، شرکت در جشن "الجناردیه" را افتخاری بزرگ و حضور در این ضیافت آل سعود را از "بهترین شب های عمر " خود یاد کرد!

 

وزیر ارشاد دوران اصلاحات همواره از حضور خود جشن های پادشاهی آل سعود به عنوان "بهترین شب های عمر " خود یاد کرده است!

 

چندی پس از این ماجرا دلیل تلاش ابتدایی وی به تکذیب حضور در عربستان مشخص گردید. برخی منابع خبری با انتشار گفتگوی یک مقام امنیتی اعلام کردند که دربار آل سعود در این سفر مبلغ 18 میلیون دلار برای اجرای اوامر آل سعود در مقابله با مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی به مهاجرانی پرداخت کرده اند و مقرر گردیده است که مبلغی نیز به صورت سالیانه به وی پرداخت شود.

 

9 ماه پس از حضور مهاجرانی در جشن های پادشاهی آل سعود، «مرکز گفت و گوی ادیان» شاه سعودی با هزینه سالانه 15 میلیون یورویی در در کاخ هافبورگ وین راه اندازی شد

درباره برنامه های این مرکز یک هیئت 9 نفره از نمایندگان ادیان مختلف از جمله کاتولیک ها، اوانجلیک ها، پروتستان ها، ارتدکس ها، سنی ها، شیعیان، وهابی ها، یهودیان، بودایی ها و هندوها تصمیم گیری می کنند و «فیصل عبدالرحمن معمر» وزیر سابق آموزش دولت سعودی به عنوان دبیرکل این مرکز، عطاءالله مهاجرانی را به عنوان نماینده شیعیان در این هیات 9 نفره تعیین کرده است!

 

عطاءالله مهاجرانی در جلسه اعلام اسامی هیئت مدیره مرکز گفتگوی تمدن ها در وین!

 

صفحه رسمی عطاءالله مهاجرانی بر روی سایت مرکز ملک عبدالله وین(ماموریت وی در این مرکز پس از مرگ ملک عبدالله، به دستور پادشاه جدید آل سعود تمدید گردیده است)

 

اما نکته مهم در این میان محل هزینه دلارهای نفتی اهدایی عربستان سعودی در جشن های "الجناردیه "طی سال های گذشته است که تاکنون مغفول مانده است.

 

وقتی وزیر محبوب اصلاح طلبان، مجری پروژه های ضد ایرانی آل سعود می شود!

 

نامه هایی که ویکی لیکس منتشر کرده نشان می دهد رژیم سعودی درصدد سیطره بر رسانه ها بوده و آرشیو سفارت هیچ کشوری مانند سفارتخانه های سعودی پر از نامه ها و حواله های مالی برای خریدن اصحاب رسانه است تا آنها را وادار به سکوت ، همراهی و همدستی با آل سعود کنند.

سفارتخانه این کشور از کشورهای آفریقایی گرفته تا لبنان و مصر و عراق و برخی کشورهای اروپایی از جمله انگلیس مهم ترین فعالیت خود را متمرکز بر این نمودند که رسانه ها و اصحاب رسانه و نویسندگان را تحت کنترل در آورده ، آنها را مهار کرده و به زرادخانه رسانه ای سعودی ملحق کنند و در این میان برای پیگیری و هدایت پروژه های ضد ایرانی از طریق رسانه های فارسی زبان متوسل به مهره هایی چون عطاءالله مهاجرانی گردیدند.

بر همین اساس بخش فارسی زبان شبکه العربیه به عنوان بازوی رسانه ای انتخاب گردیده و عطاءالله مهاجرانی با سفارش ویژه مسئولان عربستانی به عنوان نماینده این رژیم در این شبکه مشغول به کار گردید اما در همان روزهای نخست وی متوجه گردید که این رسانه جایگاه ویژه ای در بین مخاطبان ایرانی ندارد و باید به دنبال یک جایگزین مناسب با آن برای اجرای ماموریت های محوله آل سعود باشد که اتاق فکر آل سعود با بررسی شبکه های اپوزیسیون " شبکه بی بی سی فارسی" را برگزید.

افشای برخی برنامه های ارائه شده از سوی آل سعود برای تقابل با مردم ایران و جمهوری اسلامی و بررسی روند برنامه های پخش شده از بی بی سی فارسی نشانگر تمرکز ویژه این شبکه بر این محورها در جهت بهره مندی از هدایای ملوکانه آل سعود می باشد.

پیش از این در گزارشی مبسوط  به رابطه ارگانیک و اجاره آنتن بی بی سی فارسی به دربار آل سعود برای حمایت از داعش پرداخته شد و در ذیل به برخی برنامه های ضد ایرانی آل سعود که پیگیری آنها از طریق استفاده از آنتن شبکه بی بی سی به عطاءالله مهاجرانی سپرده شده است، خواهیم پرداخت:

 

1) تلاش برای راه اندازی جنگ قومی در ایران

بر اساس اسناد ویکی لیکس، عربستان سعودی با استفاده از گزارشات ارسالی سفیر این کشور در ایران بر روی پروژه ایجاد درگیری قومیتی در ایران حساب ویژه ای باز کرده و بر همین اساس نیز عطاءالله مهاجرانی با فعال نمودن شبکه بی بی سی، پیگیر اجرایی کردن این پروژه می شود.

 

 

با نگاهی به آرشیو برنامه های این شبکه، انبوهی از اقدامات این شبکه در راستای ایجاد درگیری قومیتی در ایران در میان اقوام مختلف ایرانی مانند کرد و بلوچ و عرب و کرد و... را می توان مشاهده کرد.

محور بیشتر این برنامه ها القای تبعیض قومیتی توسط حاکمیت بین اقوام مختلف ایرانی می باشد و در این میان حتی از حمایت علنی از گروه های تروریستی نیز ابایی ندارد.

حمایت پوشش کامل اخبار گروه های تروریستی همچون جندالله(که بی بی سی به عنوان اولین شبکه فارسی زبان در هنگام فعالیت وی تریبون خود را به او اختصاص داد!)، پژاک، جیش العدل، گروهک تروریستی خلق عرب موسوم به الاهوازی و اختصاص برنامه های ویژه به سرکردگان و سخنگویان این تروریست‌ها برای اعلام اهداف تروریستی و تطهیر خود به دفعات در طول سالیان اخیر در این شبکه تکرار شده است.

یکی از ترفند های شناخته شده در حوزه ی رسانه و خبر، استفاده از تکنیک "عنوان گذاری برای عناصر خبری" است. در این ترفند، عبارات مد نظر در یک یا چند عنصر از عناصر اصلی خبری (چه/چگونه/چه کسی/کِی/کجا) جاگذاری می شود، یعنی به جای ذکر نام فرد (عنصر فاعلی/چه کسی) وی را به اعتبار دین یا قومیتش می خوانند.

تیتر نویسی بی بی سی در خصوص اعدام تروریست‌ها این گونه است که آن ها را نه به نام و نه به جرمشان، بلکه با قومیتشان تیتر می کند تا در ضمیر ناخودگاه مخاطب، علت و انگیزه ی دستگاه قضایی از اعدام ها، مسائل قومیتی جلوه کند.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۲:۰۲
رضا صادقی
شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ

تشریح مذاکرات

شریعتمداری تشریح کرد:
بدون کمترین تردیدی می‌توان گفت که انتقال متن یاد شده به ایران یک «خطای خطرناک»! و بازی کردن در میدان خدعه و فریب حریف خواهد بود.
صراط: حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان "خطای خطرناک" نوشت:

خبری که امیدواریم صحت نداشته باشد ولی متاسفانه برخی شواهد پیرامونی از صحت آن خبر می‌دهد، حاکی از ترفند موذیانه‌ای است که حریف بعد از ناامیدی از تحمیل یک «توافق‌هسته‌ای بد» به کشورمان، تدارک دیده و در آستین دارد. توضیح آن که ترسیم خطوط قرمز ایران در مذاکرات هسته‌ای و تاکید بر این نکته که خطوط یاد شده، قانونی و غیرقابل عبور هستند، نقشه آمریکا و متحدانش برای تحمیل یک «توافق بد» و ویرانگر صنعت هسته‌ای کشورمان را با بن‌بست روبرو کرد و تیم محترم مذاکره‌کننده با این دستور کار که توافق مورد قبول ایران فقط توافقی است که در آن خطوط قرمز ترسیم شده رعایت شده باشد به وین رفت و تا آنجا که مصاحبه‌ها و اظهارات اعضای تیم کشورمان نشان می‌دهد، آنان بر حفظ و رعایت خطوط یادشده تاکید داشته‌اند.
از سوی دیگر، توافق مورد نظر حریف دقیقا- و نه احتمالا- در نقطه مقابل توافق مورد قبول ما قرار داشته و دارد. بنابراین - و همانگونه که در یادداشت روز سه‌شنبه نگارنده آمده و استدلال شده بود- مفاد پیش‌بینی شده حریف برای توافق نهایی نمی‌توانست مورد قبول جمهوری اسلامی ایران باشد و از سوی دیگر شکست مذاکرات برای آمریکا و متحدان اروپایی آن - مخصوصا انگلیس و فرانسه- به مفهوم و معنای شکست آنان در تحمیل خواسته‌های خود به ایران بود. خواسته‌هایی که بیرون از چالش هسته‌ای هدف‌گذاری شده و نه فقط برچیدن صنعت هسته‌ای کشورمان را به دنبال داشت، بلکه تضعیف توان نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و نهایتا تبدیل آن به کشوری ناامن، فقیر و بحران‌زده را نشانه رفته بود. از این روی به آسانی می‌توان درک کرد که برای حریف ناکامی در تحمیل توافق مورد نظر خود به فاجعه شبیه بود. این ناکامی که با هوشمندی رهبر معظم انقلاب و تعریف حقوقی ایشان از توافق قانونی و منصفانه رقم خورده بود، حریف را به تدارک پروژه‌ای کشانده که خبر یاد شده در صدر این وجیزه حاکی از آن است و در صورتی که کلید بخورد، آسیب‌های غیرقابل جبرانی برای کشورمان به دنبال خواهد داشت و ...
 اخبار و گزارش‌های رسیده به کیهان حکایت از آن دارد که با توجه به تعریف‌های متضاد طرفین از «توافق خوب» و ناممکن بودن توافقی که مجموع خواسته‌های ایران و حریف را در خود داشته باشد، آمریکایی‌ها برای خروج از این بن‌بست راهکاری را پیشنهاد کرده‌اند و گفته می‌شود تیم مذاکره‌کننده کشورمان نیز به این پیشنهاد روی خوش نشان داده و آن را پذیرفته و یا در حال ارزیابی برای پذیرش آن است. طرح آمریکایی‌ها، «تهیه پیش‌نویس یک توافق» بدون امضای آن است. متن این پیش‌نویس، به گونه‌ای پیچیده و چند پهلو تهیه شده است که در آن عبور از خطوط قرمز اعلام شده ایران، وضوح چندانی نداشته باشد. دقیقا برخلاف توافق لوزان که متن آن به وضوح از نادیده گرفتن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران حکایت می‌کرد و اجرای آن بی‌تردید، برچیده شدن صنعت هسته‌ای کشورمان را به دنبال داشت. همین جا گفتنی است که اخیرا برادر عزیزمان جناب آقای عراقچی گفته بود، متن پیش‌نویس توافق نهایی با ادبیات متفاوت و تغییرات جدی در حال تهیه است که این اظهارنظر با توجه به ترفندی که به آن اشاره خواهیم کرد می‌تواند - خدای نخواسته- نشانه‌ای از کم‌توجهی برادران تیم مذاکره‌کننده کشورمان نسبت به خدعه پیچیده حریف باشد. بخوانید!
بر اساس گزارشی که به کیهان رسیده، قرار است هر یک از طرفین مذاکره‌کننده در وین یعنی ایران و 6 کشور گروه 5+1، روز شنبه 13 تیرماه جاری - 4 جولای- پیش‌نویس مورد اشاره را به کشورهای متبوع خود ببرند و نظر نهایی مسئولان بلندپایه کشورهایشان را درباره متن یاد شده جویا شوند. بر اساس همین خبر، قرار است تیم هسته‌ای کشورمان نیز روز شنبه با متن توافق پیشنهادی به تهران آمده و درباره آن کسب تکلیف کنند!
و اما، پیش‌بینی نگارنده با توجه به سابقه حیله‌گری حریف آن است که بعد از انتقال متن پیش‌نویس توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهایی شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم!
اگر این پیش‌بینی تحقق پیدا کند، از هم‌اکنون می‌توان به وضوح درک کرد که چه فاجعه‌ای در پیش خواهد بود. توافقی که در آن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران رعایت نشده است، به عنوان پیش‌نویس مورد توافق اولیه تیم‌های مذاکره‌کننده قلمداد می‌شود و ایران اسلامی بر سر یک دو راهی قرار خواهد گرفت که هر دو سوی آن تحمیلی و شکننده است. اگر متن پیش‌نویس را بپذیریم، به یک «توافق بد» که در آن از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران یعنی حفظ صنعت هسته‌ای کشورمان عبور شده است، تن داده‌ایم و اگر نپذیریم، این تلقی به افکار عمومی جهانیان - و احتمالا بخشی از مردم ایران- پمپاژ می‌شود که ایران عامل شکست مذاکرات و مانع توافق بوده است!
باز هم امیدواریم که نه آن خبر صحت داشته باشد و نه این پیش‌بینی در مرحله نزدیک به وقوع باشد! ولی متاسفانه پیش‌بینی مورد اشاره در میان شنیده‌های وین نیز مطرح است و برخی از دیپلمات‌های آمریکایی و اروپایی به تلویح از آن یاد می‌کنند. بنابراین، انتظار آمیخته به گلایه از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان، آن است که چنانچه پروژ‌ه‌ای با مشخصات یاد شده در میان باشد، این پروژه موذیانه را در میانه راه، ناکام و ناتمام بگذارند. خواسته‌ای که از تیم هسته‌ای محترم کشورمان نه فقط دور از انتظار نیست بلکه با توجه به شجاعت، امانت‌داری، غیرت و تدین آنها، بایسته و شایسته نیز هست.
تیم هسته‌ای کشورمان با اختیار کافی به وین رفته است و از توان تضمین‌شده  برای هر دو اعلام نظر «آری» و یا «نه» برخوردار است. بنابراین وقتی می‌بیند که در متن توافق پیشنهادی خطوط قرمز نظام رعایت نشده است، وظیفه مورد انتظار - بخوانید تکلیف قطعی و غیرقابل تغییر- آنها، اعلام مخالفت صریح با متن مورد اشاره و پاسخ قاطعانه «نه» به آن است و بدون کمترین تردیدی می‌توان گفت که انتقال متن یاد شده به ایران یک «خطای خطرناک»! و بازی کردن در میدان خدعه و فریب حریف خواهد بود. مگر خطوط قرمز نظام که تعریف روشنی از یک توافق خوب به دست می‌دهد از نگاه تیم هسته‌ای کشورمان دور مانده است که کمترین احساس نیازی برای انتقال متن یادشده به تهران در میان باشد؟!
و در خاتمه این وجیزه باز هم گفتنی است امیدواریم خبری که به کیهان رسیده است، صحت نداشته باشد و تیم مذاکره‌کننده کشورمان که به عنوان امانت‌داران امین، شجاع، غیور و متدین وظیفه حفظ منافع ملی و از جمله صنعت هسته‌ای ایران اسلامی را بر عهده دارند- در صورت صحت خبر یاد شده- ترفند حریف را با هوشمندی به دیوار ناکامی بکوبند و فقط به متن توافقی «آری» بگویند که با مشخصات قانونی و تعریف شده از سوی مسئولان محترم کشورمان همخوانی کامل داشته باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۱:۴۹
رضا صادقی
شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۷ ق.ظ

ابهامات توافق

واکنش ایران چیست؟
در شرایطی که مذاکرات با سرعت بالایی در حال انجام است، برخی اخبار مشکوک، نگرانی هایی را در خصوص توافق احتماالی نهایی به وجود آورده است.
صراط: در شرایطی که مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 با سرعت بالایی در حال انجام است، برخی اخبار مشکوک توسط غربی ها، نگرانی هایی را در خصوص توافق احتماالی نهایی به وجود آورده است.

به گزارش صراط، یکی از این موارد، شایعه محرمانه ماندن بخش هایی از برجام - برنامه جامع اقدام مشترک - است که توسط رسانه های آمریکایی مطرح شد.

در این خصوص، یک عضو تیم مذاکره کننده کشورمان که نام او اعلام نشده است، این خبرسازی را رد کرد و گفت: این گونه مطالب هیچ پایه و اساسی ندارد وهیچ بخشی از توافق جامع یا برجام محرمانه نیست.

این عضو تیم مذاکره کننده هسته ای ایران تاکید کرد: اگر توافق جامع حاصل شود همه اسناد و ضمائم مربوط به آن منتشر خواهد شد و در دسترس قرار خواهد گرفت، طرف ایرانی بر این امر پافشاری دارد.

ابهام دیگری که توسط نیویورک تایمز مطرح شده، موافقت ایران با خروج 9تن اورانیوم غنی‌شده از کشور است.

این روزنامه آمریکایی به نقل از مقامات غربی مدعی شد که ایران با انتقال بیش از 9 تن از اورانیوم غنی شده با غنای پایین به خارج از کشور، به عنوان بخشی از توافق جامع هسته‌ای، موافقت کرده است.

این ادعا در زمینه انتقال مواد هسته‌ای ایران به خارج از کشور در حالی مطرح می‌شود که مقامات ایرانی همواره اخبار مربوط به انتقال اورانیوم غنی شده از ایران به خارج را رد کرده‌اند.

گفتنی است بر خلاف ابهام اول، هیچ یک از مقامات کشورمان تا کنون واکنشی به این موضوع نشان نداده اند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۱:۴۷
رضا صادقی